می خواد منو ببینه ، یک روز خیلی مشتاقه و یک روز پشیمان می شه تا الان دوبار خواسته که برم پیشش و من هر بار یک بهانه ای آوردم و نرفتم ، راستش از خواستنش مطمئن نیستم و همچنین از خودم هم مطمئن نیستم . نمی دانم واقعا می توانم همه اتفاق های که افتاده رو فراموش کنم و به روی خودم نیارم . اگه بازم شروع شد چی ؟ بخاطر همین خودم هم نمی خواهم خیلی سریع پیش بریم. بعد که من نمی رم ناراحت می شه و تقریباً سر سنگین می شه بعد اصلا یادش می ره . سلام شاپرکم . تولدت مبارک
شاپرکم محکم بغلم کن
میخوام برای همیشه تنها بمونم.
نمی ,یک ,شه ,مطمئن ,نیستم ,هم ,می شه ,مطمئن نیستم ,یک روز ,خودم هم ,منو ببینه
درباره این سایت